1:استاد
1،فراهم آوردن زمینههاى مساعد قانونى و اجرایى براى جذب و گزینش استادان شایسته از نظر علم، ایمان، تقوا، تعهد و آگاهى و پایبندى به مبانى و آرمانهاى نظام جمهورى اسلامى ایران.
2،جذب و گزینش استادان و مدرسان دروس معارف اسلامى به منظور گزینش استادان ومدرسانى با تواناییها و شایستگىهاى بالاى علمى و معنوى و اخلاقى.
،3فراهم کردن زمینههاى مناسب مادى و معنوى براى شناسایى و تبیین و تکریم مقام استادان در دانشگاه و جامعه از دیدگاه اسلام به منظور تشویق و ترغیب آنان و افزایش نشاط و تحرک علمى و اجتماعى.
4،برنامهریزى به منظور توأم ساختن فعالیتهاى آموزشى و پژوهشى اعضاى هیات علمى با نقش تربیتى و اخلاقى آنان در مراکز آموزشى و سطح جامعه.
5،ارتقاى سطح دانش و معرفت دینى، سیاسى و اجتماعى استادان متناسب با رشته تخصصى، علائق و تجارب آنان.
6،قانونمند کردن فعالیتهاى سیاسى و فرهنگى استادان به منظور فراهم آوردن محیطى سالم و آزاد و مطمئن براى بحث و گفتگو و ارتقاى اندیشه دینى و ایفاى نقش مؤثر آنان.
7-نظارت و ارزیابى مستمر علمى اعضاى هیات علمى
2:دانشجو
1-ارتقاى سطح بینش اسلامى و اعتقادى دانشآموزان براى ورود به آموزشعالى با توجه به پیوستگى و تلازم میان نظام آموزش عالى با نظام آموزش و پرورش.
2-گسترش و تقویت ایمان و اعتقاد اسلامى، تهذیب و تزکیه نفس و اعتلاى عقلانى و علمى دانشجویان.
3-تقویت روحیه آرمانگرایى، کمالجویى، نقادى، آزادگى، ایثارگرى، مشارکتجویى، حقیقتجویى و تشویق و تقویت احساس مسوولیت اجتماعى دانشجویان.
4-ارتقاى سطح دانش و بینش سیاسى و اجتماعى دانشجویان و تجهیز آنان با تواناییها وقابلیتهاى مورد نیاز براى تحلیل مسائل جامعه و جهان در جهت تحقق آرمانهاى اسلامى.
5-تشویق و زمینهسازى به منظور مادامالعمر تلقى کردن تحصیل علم به عنوان یک ارزش و فریضه اسلامى.
6-قانونمند کردن فعالیتهاى فرهنگى و سیاسى دانشجویان به منظور فراهم آوردن محیطى سالم و آزاد و مطمئن براى بحث و گفتگو و تحرک و فعالیت و ارتقاى اندیشه دینى.
7-حل مشکلات اجتماعى و معیشتى دانشجویان به منظور فراهم آوردن بستر لازم براى فعالیتهاى علمى، فرهنگى و دینى آنان.
8-نظارت و ارزیابى هدفمند و مستمر علمى و اخلاقى دانشجویان و توصیه و تأکید بر خود ارزیابى آنها.
3:نظام برنامهریزى فرهنگى
1-احیا و حفظ و ترویج فرهنگ اصیل اسلام در محیطهاى علمى با استفاده از روشهاى کارآمد و هماهنگ با شئون محیطهاى علمى.
2-توجه به مبانى اسلامى در تدوین نظام برنامهریزى فرهنگى به منظور تحقق آرمانها و ارزشهاى انقلاب اسلامى.
3-توجه و تأکید بر توأم بودن نظام برنامهریزى فرهنگى با نظام برنامهریزى درسى،آموزشى، پژوهشى و مدیریت.
4-توجه به ملازمات و پیوستگى نظام آموزش و پرورش با نظام آموزش عالى در برنامهریزىهاى فرهنگى.
5-زمینهسازى به منظور ایجاد توانایى بحث و گفتگو و نقد و ارزیابى سایر فرهنگها و تمدنها.
6-توجه به مقتضیات زمان و نیازها و علائق و رشتههاى تحصیلى دانشجویان در برنامهریزىهاى فرهنگى و ارائه چهرهاى متین و جذاب از آرمانها و ارزشهاى اسلامى.
7-رعایت ویژگیهاى معمارى اسلامى و ملى در طراحى فضاهاى کالبدى دانشگاه.
8-توجه و اهتمام ویژه به احداث مساجد و نمازخانهها در مراکز آموزشى و اختصاص امکانات و تسهیلات در خور شأن به آن.
9-«توجه به حفظ عفاف در مراکز آموزشى» بویژه تنظیم روابط بین دانشجویان دختر و پسر و تلاش در جهت فراهم کردن زمینههاى مناسب براى این منظور و کاهش اختلاط آنها.
10-هماهنگى در سیاستگذارى فرهنگى مراکز علمى با رعایت مقتضیات اجرایى.
11-نظارت و ارزیابى هدفمند و مستمر برنامهریزى فرهنگى.
4:متون و برنامهریزى درسى
1-طراحى نظام آموزشى، تدوین متون و برنامههاى درسى در تمامى شاخههاى علوم براساس جهانبینى الهى و پژوهش در پدیدههاى هستى به منظور شناخت و شناساندن آیات الهى در جهان.
2-توجه به هماهنگى و همسویى علم و دین در طراحى و تدوین برنامهها و متون درسى.
3-بازنگرى نظام برنامهریزى درسى و اصلاح و تدوین متون درسى با استفاده از روشهاى نوین و کارآمد علمى و مفاهیم و ارزشهاى اسلامى.
4-طراحى و تدوین متون و برنامههاى درسى براساس مبانى اسلامى بویژه در رشتههاى علوم انسانى.
5-هدایت نظام برنامهریزى درسى به سمت تقویت فضایل اخلاقى و اجتماعى، پرورش قدرت ابداع و ابتکار و اعتماد به نفس و ایجاد باور به مبانى دینى و التزام به مسوولیتهاى اجتماعى.
6-توجه و تأکید بر هماهنگى و تناسب متون اخلاق و معارف اسلامى با نیازهاى جدید و رشتههاى تحصیلى.
7-بازشناسى و معرفى مواریث و مفاخر علمى، فرهنگى، تاریخى و معاصر و بهرهگیرى از آنها در تدوین برنامهها و متون درسى براى تقویت روحیه خودباورى و استقلالخواهى.
8-تدوین نظام جامع نظارت و ارزیابى هدفمند و مستمر متون و برنامههاى آموزشى و درسى.
5:نظام برنامهریزى آموزشى و پژوهشى
1-اصلاح و تدوین نظام برنامهریزى آموزشى و پژوهشى با توجه به نیازهاى جامعه و تحولات روزافزون علوم، با تأکید بر گسترش مرزهاى دانش و براساس مبانى اسلامى.
2-توجه ویژه به اهمیت رشتههاى علوم انسانى در تربیت و انسان سازى و تأثیرات مثبت و منفى آنهادر تحولات فرهنگى با عنایت به وجود قابلیتها و ظرفیتهاى فراوان در کشور.
3-ایجاد هماهنگى و تناسب بین نظام آموزشى و پژوهشىِ آموزش و پرورش و آموزش عالى با توجه به ملازمت و پیوستگى آنها.
4-افزایش انعطافپذیرى به منظور پاسخگویى به نیازها و تحولات علمى و اجتماعى.
5-بهرهگیرى از تجارب علمى در سطوح ملى و بینالمللى بویژه تجارب حوزههاى علومدینى.
6-توجه به هماهنگى و همسویى علم و دین در بینش اسلامى در طراحى و تدوین برنامههاى آموزشى و پژوهشى.
7-تقویت روحیه تحقیق و تتبع، آموزش تفکر منتقدانه، استفاده از فنآوریهاى نوین آموزشى و ارائه الگوهاى جدید به منظور ایجاد تحول و اصلاح در روشهاى تدریس و پژوهش.
8-برنامهریزى آموزشى و پژوهشى بر اساس پژوهشهاى علمى و ایجاد تعادل و تناسب میان آموزش و پژوهش در برنامهها و متون.
9-نظارت و ارزیابى هدفمند برنامهریزى آموزشى و پژوهشى.
6:مدیریت
1-توجه و تأکید بر تقویت ارزشهاى اسلامى و انقلابى، تعهد اجتماعى، زمانشناسى، قانونمندى، تفاهم و احتراز از خود محورى در طراحى و هدایت نظام مدیریتى.
2-اصلاح و طراحى نظام جامع و هماهنگ مدیریت براساس ایجاد تعادل در فعالیتهاى آموزشى، پژوهشى و اجتماعى با توجه و تأکید برحذف مراکز موازى تصمیمگیرى، رایزنى و مشورت با مسؤولان و دستاندرکاران و جلب مشارکت دانشگاهیان.
3-اعتماد به مدیران و ایجاد زمینههاى ضرورى استقلال عمل در حوزههاى مدیریتى براى افزایش توان رقابت سالم و رشد پیشرفت.
4-تربیت و انتخاب مدیرانى متعهد و متخصص با تأکید بر شایستهسالارى.
5-توجه به نقش الگویى استادان در رفتار سازى دانشجویان و الگوسازى براساس آن نقش از طریق شناسایى و معرفى و تشویق مدیران، استادان، دانشجویان و کارمندان شایسته براساس شاخصههاى مدیریت در نظام اسلامى.
6-تقویت زمینههاى نظرى و عملى براى اصلاح مداوم روشهاى مدیریتى و افزایش کارآمدى آنها به منظور تحقق ارزشهاى اسلامى و معیارهاى انقلابى.
7-نظارت و ارزیابى هدفمند و مستمر به منظور تقویت ابعاد علمى و اسلامى مدیریت مراکز آموزشى و علمى.
خاتمه:
رعایت اصول حاکم بر دانشگاهها و سیاستهاى راهبردى مربوط به هر یک از مؤلفهها، آثار و نتایجى را به بار مىآورد که به صورت شاخصهایى قابل بررسى و اندازهگیرى است. مهمترین شاخصهاى مربوط به اصول و سیاستهاى عمومى دانشگاهها عبارت است از:
1-افزایش سهم کشور در ابداعات و اختراعات و اکتشافات علمى.
2-کاهش وابستگى کشور به بیگانگان بویژه در زمینه علوم و صنایع و فنآورى .
3-ارتقاى سطح فرهنگ عمومى جامعه و افزایش التزام عملى به مقررات و قوانین.
4-گسترش زمینههاى بحث و گفت و گوى سازنده و آمادگى براى پذیرش آراى صحیح دیگران.
5-افزایش دانش آموختگان متعهد، متقى، فاضل، شجاع و حساس به سرنوشت کشور.
همچنین رعایت اصول و ارزشهاى اسلامى در سیاستهاى مربوط به مؤلفههاى مختلف دانشگاهها و سایر مراکز آموزشى نتایجى را به بار مىآورد که به صورت شاخصهایى قابل بررسى و اندازهگیرى مىتوان ارائه کرد و مهمترین آنها از این قرار است:
1-افزایش باور عمومى نسبت به عقاید اسلامى و اعتلاى روح معنویت و مکارم و فضائل اخلاقى.
2-افزایش میزان تعهد عملى نسبت به احکام و ارزشهاى اسلامى و آرمانهاى انقلاب.
3-فراهم شدن زمینههاى مشارکت هر چه بیشتر در انجام برنامههاى دینى و اخلاقى .
4-بالا رفتن توان فکرى و روحى براى دفاع مؤثر و معقول از دستاوردهاى انقلاب و مبارزه با تهاجم فرهنگى.